مجله خبری سرمایه گذاری اهرم
Loading...

نتایج جستجو

بازگشت
بازگشت

معرفی پلتفرم بلواسکای؛ آسمان آزاد شبکه‌ها

معرفی پلتفرم بلواسکای؛ آسمان آزاد شبکه‌ها
نوشته شده توسط محمد علی کلانتری
|
۰۶ مهر، ۱۴۰۴

مقدمه

فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، از ستون‌های اصلی ارتباطات مدرن به شمار می‌روند، اما با وجود مزایای بی‌شمار، تمرکز قدرت در دستان چند شرکت بزرگ، نگرانی‌های جدی را در مورد حریم خصوصی، آزادی بیان و کنترل محتوا برانگیخته است. الگوریتم‌های پنهان، سانسورهای ناخواسته و خطر از دست دادن ناگهانی دسترسی به داده‌ها، کاربران را به سمت جستجوی راه‌حل‌های جایگزین سوق داده است. این حس ناامیدی از وضعیت موجود، زمینه‌ساز ظهور پدیده‌هایی نوآورانه شده است. در این میان، پلتفرم بلواسکای (Bluesky) به عنوان یک رقیب نوظهور و قدرتمند، با رویکردی کاملاً متفاوت، وارد میدان شده است. بلواسکای نه تنها یک شبکه اجتماعی جدید نیست، بلکه یک پروژه بلندپروازانه برای بازنگری در ساختار اصلی این پلتفرم‌هاست. با تکیه بر اصول غیرمتمرکزسازی، این پلتفرم قصد دارد قواعد بازی را از نو تعریف کند و قدرت را از شرکت‌های بزرگ به کاربران بازگرداند. این رویکرد، آن را به یک پلتفرم منحصربه‌فرد تبدیل می‌کند که در آن، شما به عنوان کاربر، مالک داده‌های خود هستید و کنترل کاملی بر محتوایی که می‌بینید، دارید. در این مقاله جامع، ما به بررسی دقیق فلسفه، تاریخچه، و ویژگی‌های منحصربه‌فرد بلواسکای می‌پردازیم تا درک عمیقی از این پلتفرم انقلابی و نقش آن در شکل‌دهی به آینده ارتباطات آنلاین به دست آوریم.

 

معرفی پلتفرم بلواسکای

 
 

بلواسکای (Bluesky) یک سرویس شبکه اجتماعی غیرمتمرکز است که بر پایه یک پروتکل باز و مبتنی بر جامعه (Federated Network) فعالیت می‌کند. این پلتفرم که در سال‌های اخیر به محبوبیت چشمگیری دست یافته، به عنوان یک جایگزین جدی برای پلتفرم‌های متمرکز مانند X (توییتر سابق) و فیس‌بوک شناخته می‌شود. فلسفه اصلی بلواسکای بر این اصل استوار است که شبکه‌های اجتماعی نباید تحت کنترل یک شرکت واحد باشند. در عوض، این شبکه‌ها باید مانند اینترنت، باز و قابل همکاری (interoperable) باشند تا کاربران بتوانند داده‌ها و هویت خود را بین پلتفرم‌های مختلف جابه‌جا کنند. این ایده انقلابی، به کاربران قدرت و آزادی بی‌سابقه‌ای می‌بخشد.
 

معماری غیرمتمرکز و پروتکل AT

قلب تپنده بلواسکای، پروتکل AT (Authenticated Transfer Protocol) است. این پروتکل، که توسط تیم بلواسکای توسعه یافته، ستون فقرات یک شبکه اجتماعی غیرمتمرکز را تشکیل می‌دهد. در پلتفرم‌های متمرکز، تمامی داده‌های کاربران بر روی سرورهای یک شرکت ذخیره می‌شود و این شرکت کنترل کاملی بر روی آن‌ها دارد. اما در بلواسکای، داده‌های کاربران بر روی سرورهای مختلفی که توسط نهادها و افراد مختلف اداره می‌شوند (که به آن‌ها "هاست" یا "سرور" گفته می‌شود) ذخیره می‌شود. کاربران می‌توانند سرور خود را انتخاب کنند یا حتی سرور خود را راه‌اندازی نمایند. این سیستم، به کاربران "قابلیت حمل حساب" می‌دهد، به این معنی که می‌توانند از یک سرور به سرور دیگر مهاجرت کنند، بدون اینکه داده‌ها یا دنبال‌کنندگان خود را از دست بدهند. این ویژگی، ترس از سانسور یا حذف شدن ناگهانی از پلتفرم را از بین می‌برد و به کاربران اطمینان خاطر می‌دهد.
 

تفاوت‌های اساسی با شبکه‌های اجتماعی سنتی

بلواسکای در چند جنبه کلیدی از شبکه‌های اجتماعی سنتی متمایز است:
کنترل محتوا: در پلتفرم‌های متمرکز، الگوریتم‌ها توسط شرکت مادر کنترل می‌شوند و محتوایی که کاربران می‌بینند، توسط این الگوریتم‌ها تعیین می‌شود. اما در بلواسکای، کاربران می‌توانند فیدهای سفارشی خود را ایجاد یا به فیدهای ایجاد شده توسط دیگران مشترک شوند. این "بازار الگوریتم‌ها" به کاربران کنترل کامل بر روی محتوای تایم‌لاینشان می‌دهد.
مالکیت داده: در بلواسکای، کاربران مالک داده‌های خود هستند. پروتکل AT به آن‌ها اجازه می‌دهد تا داده‌های خود را به راحتی به سرور دیگری منتقل کنند، که این امر در پلتفرم‌های متمرکز بسیار دشوار است.
هویت‌سنجی: بلواسکای از یک سیستم هویت‌سنجی منحصربه‌فرد بر پایه نام دامنه استفاده می‌کند. کاربران می‌توانند از نام دامنه‌های شخصی خود به عنوان نام کاربری استفاده کنند (مثلاً username@yourname.com)، که این امر به آن‌ها اعتبار و مالکیت بیشتری می‌دهد و از جعل هویت جلوگیری می‌کند.

 

تاریخچه پلتفرم بلواسکای

 
 

داستان بلواسکای با یک ایده بزرگ و یک شخصیت تأثیرگذار در صنعت فناوری آغاز شد، اما مسیر آن برای رسیدن به جایگاه امروزی پر از چالش و تغییر بود.
 

ریشه‌های اولیه در توییتر (۲۰۱۹)

ایده اولیه بلواسکای در سال ۲۰۱۹ توسط جک دورسی (Jack Dorsey)، مدیرعامل وقت توییتر (X فعلی)، مطرح شد. دورسی به طور علنی اعلام کرد که توییتر قصد دارد یک تیم کوچک و مستقل را برای توسعه یک پروتکل اجتماعی غیرمتمرکز و باز تشکیل دهد. هدف این پروژه، بررسی امکان غیرمتمرکز کردن شبکه‌های اجتماعی بود تا کاربران و توسعه‌دهندگان کنترل بیشتری بر محتوا، الگوریتم‌ها و داده‌ها داشته باشند. این پروژه در ابتدا به عنوان یک "پروژه تحقیقاتی" در داخل توییتر آغاز به کار کرد و دورسی آن را به عنوان یک گام بلندمدت برای آینده شبکه‌های اجتماعی معرفی کرد.
 

استقلال از توییتر (۲۰۲۱)

در سال ۲۰۲۱، بلواسکای رسماً به عنوان یک شرکت مستقل از توییتر جدا شد و به یک شرکت با منافع عمومی (Public Benefit Corporation) تبدیل گشت. این جدایی، که با انتصاب جی گِرِیبر (Jay Graber) به عنوان مدیرعامل همراه بود، به بلواسکای اجازه داد تا با آزادی عمل بیشتری بر روی اهداف خود متمرکز شود، بدون اینکه تحت تأثیر سیاست‌ها و تغییرات داخلی شرکت مادر قرار گیرد. این استقلال، یک نقطه عطف حیاتی در تاریخ بلواسکای بود، زیرا به آن اجازه داد تا دیدگاه غیرمتمرکز خود را به طور کامل پیاده‌سازی کند.
 

عرضه عمومی و رشد چشمگیر (۲۰۲۴)

پس از یک دوره طولانی از آزمایش‌های خصوصی و دعوتنامه‌ای، بلواسکای در فوریه ۲۰۲۴ به صورت رسمی برای عموم مردم منتشر شد. این عرضه عمومی، که به دنبال آن سیستم دعوتنامه‌ای نیز حذف شد، به افزایش چشمگیر تعداد کاربران منجر شد. بسیاری از کاربران، به ویژه آن‌هایی که از تغییرات اعمال شده در X ناراضی بودند، به سرعت به بلواسکای روی آوردند. این رشد سریع، نشان‌دهنده عطش بازار برای یک پلتفرم جایگزین و غیرمتمرکز بود. بلواسکای در طول این مدت، به طور مداوم قابلیت‌های جدیدی را به پلتفرم خود اضافه کرد تا تجربه کاربری را بهبود بخشد و آن را برای مخاطبان عام جذاب‌تر کند.

 

بنیان‌گذاران پلتفرم بلواسکای

بلواسکای را نمی‌توان تنها محصول یک فرد دانست، بلکه نتیجه تلاش و دیدگاه گروهی از متخصصان است. با این حال، دو شخصیت کلیدی در شکل‌گیری و توسعه آن نقشی حیاتی ایفا کردند.
 

جک دورسی (Jack Dorsey)

جک دورسی، بنیان‌گذار توییتر و یکی از شناخته‌شده‌ترین کارآفرینان در دنیای فناوری، مغز متفکر پشت ایده اولیه بلواسکای بود. او در سال ۲۰۱۹، در حالی که مدیرعامل توییتر بود، به طور علنی نگرانی‌های خود را در مورد متمرکز شدن قدرت در شبکه‌های اجتماعی ابراز کرد و ایده یک پروتکل باز را برای حل این مشکل مطرح نمود. دورسی معتقد بود که شبکه‌های اجتماعی باید به عنوان یک «لایه باز» از اینترنت عمل کنند، مشابه پروتکل‌های ایمیل، و از انحصار شرکت‌های بزرگ خارج شوند. او با تأمین بودجه اولیه و حمایت از تیم توسعه، نقش مهمی در راه‌اندازی بلواسکای ایفا کرد، اگرچه بعدها از هیئت مدیره آن کناره‌گیری کرد تا استقلال کامل آن را تضمین کند.
 

جی گِرِیبر (Jay Graber)

جی گِرِیبر، مهندس نرم‌افزار و کارآفرین، مدیرعامل فعلی بلواسکای و فردی است که مسئولیت تبدیل ایده دورسی به یک پلتفرم عملی را بر عهده داشت. گِرِیبر که در زمینه فناوری‌های غیرمتمرکز و ارزهای دیجیتال سابقه کار داشت، در سال ۲۰۲۱ به عنوان رهبر پروژه بلواسکای منصوب شد. او نقشی حیاتی در توسعه پروتکل AT ایفا کرد و پلتفرم را از یک ایده تئوریک به یک محصول قابل استفاده تبدیل نمود. گِرِیبر با مدیریت تیم‌های توسعه و تمرکز بر ایجاد یک رابط کاربری ساده و قابل فهم، توانست بلواسکای را برای کاربران عام جذاب کند. او به عنوان یک چهره برجسته در جامعه فناوری‌های غیرمتمرکز، مدافع سرسخت آزادی بیان و مالکیت داده‌ها برای کاربران است.

 

ویژگی‌های پلتفرم بلواسکای

 
 

بلواسکای با ارائه مجموعه‌ای از ویژگی‌های نوآورانه، خود را از رقبا متمایز می‌کند و تجربه کاربری متفاوتی را ارائه می‌دهد که بر پایه کنترل، انتخاب و شفافیت بنا شده است.
 

کنترل کامل بر روی فید (تایم‌لاین)

در شبکه‌های اجتماعی سنتی، الگوریتم‌ها به طور مخفیانه توسط شرکت مادر کنترل می‌شوند و محتوایی که کاربران می‌بینند، بر اساس منافع شرکت تعیین می‌شود. اما در بلواسکای، کاربران کنترل کامل بر روی فید (تایم‌لاین) خود دارند. آن‌ها می‌توانند از میان صدها فید عمومی که توسط جامعه یا توسعه‌دهندگان مستقل ایجاد شده، فید مورد علاقه خود را انتخاب کنند. این فیدها می‌توانند بر اساس موضوعات خاص (مثلاً اخبار، هنر، ورزش)، علایق (مثلاً میم‌های خنده‌دار، عکس‌های گربه)، یا حتی بر اساس فیلترهای خاص (مثلاً حذف پست‌های حاوی کلمات مشخص) باشند. این ویژگی، بلواسکای را به یک پلتفرم شخصی‌سازی‌شده تبدیل می‌کند که در آن کاربران می‌توانند دقیقاً محتوای مورد نظر خود را ببینند.
 

سیستم تعدیل محتوای شفاف و لایه‌بندی شده

یکی از بزرگترین چالش‌های شبکه‌های اجتماعی، تعدیل محتوا (Moderation) است. در پلتفرم‌های متمرکز، قوانین تعدیل محتوا اغلب نامشخص و ناعادلانه هستند. بلواسکای با یک رویکرد متفاوت، این مشکل را حل کرده است. این پلتفرم از یک سیستم تعدیل محتوای "شفاف و لایه‌بندی شده" استفاده می‌کند. این سیستم به کاربران و توسعه‌دهندگان مستقل اجازه می‌دهد تا لیست‌های تعدیل خود را ایجاد کنند. به عنوان مثال، یک کاربر می‌تواند یک "لیست تعدیل" برای فیلتر کردن محتوای سیاسی یا یک لیست برای حذف محتوای اسپم ایجاد کند. این لیست‌ها عمومی هستند و کاربران می‌توانند به لیست‌های مورد علاقه خود مشترک شوند. این رویکرد، به جای یک سیستم تعدیل متمرکز، یک "بازار تعدیل" ایجاد می‌کند که در آن جامعه خود کنترل محتوا را بر عهده می‌گیرد.
 

مالکیت هویت و قابلیت حمل حساب

همان‌طور که قبلاً اشاره شد، بلواسکای از پروتکل AT برای ارائه مالکیت هویت و قابلیت حمل حساب استفاده می‌کند. این ویژگی به کاربران اجازه می‌دهد تا نام کاربری خود را به یک نام دامنه شخصی مرتبط کنند، که این امر به آن‌ها اعتبار و مالکیت بیشتری می‌دهد. علاوه بر این، کاربران می‌توانند تمام داده‌های خود (شامل پست‌ها، دنبال‌کنندگان و دنبال‌شوندگان) را به راحتی از یک سرور به سرور دیگر منتقل کنند. این قابلیت، به کاربران این اطمینان را می‌دهد که هیچ شرکت یا نهاد ثالثی نمی‌تواند داده‌های آن‌ها را مسدود یا حذف کند، که این امر در پلتفرم‌های متمرکز یک خطر همیشگی است. این ویژگی، بلواسکای را به یک پلتفرم "ضد-سانسور" و "ضد-قفل‌شدگی" تبدیل می‌کند.

 

نتیجه‌گیری

پلتفرم بلواسکای (Bluesky)، از یک پروژه تحقیقاتی در دل توییتر به یک رهبر نوآور در حوزه شبکه‌های اجتماعی غیرمتمرکز تبدیل شده است. این پلتفرم با تمرکز بر روی اصولی مانند مالکیت داده، کنترل محتوا و شفافیت، یک جایگزین جذاب برای پلتفرم‌های متمرکز سنتی ارائه می‌دهد. پروتکل AT، که ستون فقرات بلواسکای را تشکیل می‌دهد، یک چارچوب انقلابی برای آینده شبکه‌های اجتماعی است که در آن کاربران، نه شرکت‌ها، کنترل اصلی را در دست دارند.
با وجود رشد سریع، بلواسکای هنوز در مراحل اولیه خود قرار دارد و با چالش‌هایی مانند مقیاس‌پذیری و جذب کاربران عام روبرو است. با این حال، رویکرد نوآورانه آن به غیرمتمرکزسازی، آن را به یک پلتفرم مهم برای آینده شبکه‌های اجتماعی تبدیل کرده است. بلواسکای ثابت کرده است که یک مدل متفاوت و پایدار برای شبکه‌های اجتماعی امکان‌پذیر است، مدلی که در آن آزادی بیان و مالکیت داده‌ها در اولویت قرار دارند. آینده شبکه‌های اجتماعی ممکن است تحت سلطه پلتفرم‌های بزرگ و متمرکز نباشد، بلکه تحت سلطه یک اکوسیستم باز و غیرمتمرکز باشد که در آن کاربران واقعی‌ترین قدرت را در دست دارند.

اشتراک گذاری:
کپی شد